بسم الله الرحمن الرحیم
شهید مطهری متفکری ژرفاندیش در حوزه اسلامشناسی است که کارنامۀ پرباری را به یادگار گذاشته است. تنوع موضوعات از سویی، و وسعت و ژرفای معلومات عرضه شده در آثار ایشان از سوی دیگر، و خلاقیت و ابتکارات ایشان در حل مسائل روز از سوی دیگر، از جمله دلایلی است که موجب گردیده تا رهبران انقلاب اسلامی ایران بر مطالعه آثار ایشان تاکید بورزند.
این جانب کار مطالعه منسجم آثار این متفکر خدااندیش را در یک جمع دوستانه در دومین سال ورود به دانشگاه آغاز کرد و بعدها پایاننامه کارشناسی ارشد خود را هم در رابطه با آثار این شهید بزرگوار تدوین نمود. پس از آن، به تدریس این آثار در گروههای مطالعاتی همت گماشت که در هر تدریس نکات جدیدی برای برای وی مکشوف میگردید.
چندی پیش به همت مسولان محترم موسسه فرهنگی سدید قرار شد مجموعه ای از این تدریسها (که نه تکرار محتویات کتابهای شهید، بلکه عمدتا، باز کردن زوایای پنهان تفکر ایشان به منظور دستیابی به یک نظام فکری منسجم بوده) پیاده و بازنویسی شود و پس از اصلاح توسط این جانب، در قالب چند جلد کتاب با عنوان کلی «روایت مطهر» منتشر گردد. عمده زحمت بازنویسی آنها را جناب آقای یاسر طاهر رحیمی متقبل شدند که در همینجا جا دارد از زحمات فراوان ایشان تشکر کنم.
دو جلد اول این مجموعه عمدتا شامل مباحث گوناگون اجتماعیای است که در سیر آسان به مشکل کتابها مورد مطالعه قرار میگیرد. جلد سوم، شامل مباحث مربوط به زن و خانواده است که به خاطر قرابت نزدیک آنها همگی در یک جلد قرار گرفتند و جلد چهارم مباحث مبناییتر در زمینه انسانشناسی و مبانی نگاه اجتماعی و دینی شهید مطهری میباشد.
با توفیقات الهی، اولین جلد از این مجموعه با عنوان فرعی «تاملی در اندیشههای شهید مطهری: اجتماعیات و تاریخ اسلام) حاوی بحثهایی پیرامون گفتارهای شهید مطهری در کتابهای «آزادی معنوی، ده گفتار، سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه علی علیهالسلام، سیری در سیره ائمه اطهار، و حماسه حسینی»، منتشر شد و جلد سوم هم در زیرچاپ است.
چاپ اول این کتاب در ۳۶۰ صفحه، قطع رقعی، تیراژ ۲۰۰۰ نسخه و به قیمت ۱۵,۰۰۰ تومان در تابستان ۱۳۹۴ به اهتمام مؤسسۀ علمی ـ فرهنگی سدید و توسط انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام منتشر شده است.
بازدیدها: ۱۵۰۵
سلام و خداقوت
طاعات قبول باشه ان شالله.
حضرتعالی در صفحات پایانی جلد دوم کتاب روایت مطهر، ذیل بحث حق ها و علت غایی و فاعلی وقراردادی، اشاره کردید گاهی اوقات توافق های فردی علاوه بر مطابقت با علت غایی و فاعلی باید با حقوق قراردادی کلان اجتماعی هم مطابق باشد. مثال این مسئله را روسپی گری ذکر کردید. با این توضیح که روسپی گری هم مطابق علت غایی است (ارتباط دو جنس مخالف) و هم مطابق تلاش و زحمت ان فرد و علت فاعلی.
آیا واقعا روسپی گری مطابق علت غایی است؟ ایا واقعا به خاطر حقوق قراردادی کلان ما روسپی گری را ممنوع میکنیم؟ به نظر میرسد، این مثال اینجا اشتباه است و اتفاقا به علت عدم تطابق با علت غایی و وضع طبیعی بشر نباید روسپی گری مجاز باشد. در واقع رشد بشر به صورت طبیعی و در نفس الامر با تشکیل خانواده و در واقع در قالب ازدواج است و محدودیت های ان رخ میدهد فلذا روسپی گری با این طبیعت مخالف است.
سلام علیکم
ظاهرا مقصود شما این عبارت است که: «اگرچه اصل رابطه جنسی بین دو جنس مخالف با حقوق غایی سازگار است…»
دقت کنید. من در اینجا دارم مساله روسپیگری را در ابعاد مختلفش بررسی می کنم. عرض بنده این است که این حیثیتش با حقوق غایی منافات ندارد
شما می فرمایید که چون تنها غایت مجاز برای روابط جنسی تشکیل خانواده است و روسپی گری چون برخلاف تشکیل خانواده است لذا سخن بالا غلط است
یعنی اگر بخواهم از سخن شما دفاع کنم می خواهید بفرمایید که درست است که روسپی گری از این حیث که بین دو جنس مخالف است با غاییت دستگاه تناسلی منافاتی ندارد (برخلاف همجنسگرایی که از این زاویه غاییت را نفی کرده) اما بالاخره چون با تشکیل خانواده منافات دارد باز خلاف غایت انسان است.
پاسخ بنده این است که اگر ما غایت تشکیل خانواده را غایتی ضروری در خصوص روابط جنسی بدانیم، آنگاه باید هم ازدواج موقت را حرام بدانیم (زیرا در آن روابط جنسی هست اما قصد و جهت گیری ای برای تشکیل خانواده نیست)
لذا اینکه غایت انحصاری روابط جنسی تشکیل خانواده باشد قابل مناقشه است.
البته شما طور دیگری می توانستید اشکال کنید که وارد است و آن اینکه توضیحی که من از «حقوق قراردادی کلان اجتماعی» داده ام در واقع خودش نوعی تبیین مبتنی بر غاییت است نه مبتنی بر قرارداد محض؛ منتها غایات مبتنی بر مصالح اجتماع؛ در واقع اشکال بحث بنده این است که علیت غایی را کاملا فردگرایانه شرح داده ام در حالی که با پذیرش اصالت جامعه ما غایات اجتماعی هم داریم که باید رعایت شود و این غیر از قراردادی بودن محض است
در هر صورت از تذکر شما سپاسگزارم.