بسم الله الرحمن الرحیم
محرم امسال در بندرعباس در هیات انتظار بحثی داشتم در زمینه اینکه چگونه از واقعه عاشورا برای تقویت نهاد خانواده میتوان بهره گرفت.
صوت شب اول محرم (اهمیت مساله عاشورا برای حل مسائل زندگی) (فایل اولیه این جلسه ناقص بود که فایل کامل در ۱۸ شهریور جایگزین شد)
صوت شب دوم محرم (چرایی بحرانی بودن وضعیت خانواده در دوره مدرن؛ تاملی در تغییر معنای شغل)
صوت شب چهارم محرم (زن در خانواده: زن کوفی، زن غربی، یا زن مومن در الگوی حضرت زینب س)
صوت جلسه هشتم (هفت سال سوم تربیت: تربیت برعهده خانواده است یا نظام؛ حضرت علی اکبر، الگویی برای تربیت جوان) (فایل اولیه این جلسه بیکیفیت بود که فایل باکیفیت در ۱۸ شهریور جایگزین شد)
صوت جلسه نهم (اهمیت اساسی مفهوم برادری در ارتباطات اجتماعی دینی و فهم ارتباط با ولیّ)
صوت جلسه دهم (نقش مرد در خانواده، ولیّ:شوهر و پدر؛ مقدمهای برای فهم نقش امام در جامعه)
صوت جلسه یازدهم (ادامه بحث نقش زن در خانواده و جامعه: مادری و اهمیت آن)
خلاصه بحثها:
شب اول محرم:
انسان باید موقعیت خود در جهان و زمان را بشناسد تا بتواند واقعا انسان باشد.
انسانها متناسب با شناخت خویش و تصمیمشان برای زندگی، سه سبک زندگی برمیگزینند و سه گروه میشوند: مومن و کافر و منافق.
کسی که بخواهد خودش در امنیت باشد و دیگران هم از او در امنیت (یعنی نه مضطرب باشد نه مخرب) و حقیقت را نپوشاند (= کافر باشد) و تکلیفش با خوش معلوم باشد (= منافق نباشد) مومن میشود: ایمان یعنی باور و جدی گرفتن خود، سپس باور و جدی گرفتن پیام و رهبری الهی (نبوت و امامت)
عاشورا راهی است که امام حسین ع برای کسانی که با پیام پیامبر و بلاغت علی ع هدایت نشدند گشود تا مسیر برای ما معلوم شود.
خانواده امروزه دچار بحران است و همچون هر مساله مهم زندگی، عاشورا برایش پاسخی خواهد داشت.
شب دوم محرم:
تشکیل خانواده برای انسان (=ازدواج) در بهشت رقم خورده، لذا ماهیت خانواده در انسان تفاوت بنیادین با خانواده در حیوان دارد؛ همان گونه که لباس، مسکن، خوراک و اصل انسان در بهشت رقم خورده است و همه اینها در انسان اموری بشدت فرهنگی، و نه صرفا یک امر غریزی، میباشند.
در تلقی غربی: خانواده = روابط بین افراد با سه ویژگی: به هم متعهد شوند، یک واحد اقتصادی تشکیل دهند، فرزندان خود را نگهداری کنند.
آیا این سطح خانواده در حیوان نیست؟ در نگاه اسلامی، خانواده در اصل برای شکوفا شدن و کمال است نه صرف رفع نیاز.
برای اینکه تفاوت معلوم شود سراغ مساله «کار و شغل» میروم. انقلاب صنعتی با تقسیم کار، کاری کرد که دیگر کار و شغل به عنوان عامل شکوفایی و حاوی تفکر و خلاقیت و تحقق ارتباط عاطفی بین انسانها نیست، بلکه صرفا انجام اموری تکراری است که اجازه هیچگونه خلاقیت و شکوفایی ندارید؛ هدف فقط تحصیل سرمایه است؛ وقتی ملاک همه چیز کسب ثروت و منفعت شد، خانواده هم همین طور میشود و ملاک زادواج، پول و ثروت میشود به جای خودشکوفایی. حر هم کارش فقط برای درآمد بود لذا موقعیت خود را جدی نگرفته بود و حاضر بود راه را بر امام ع ببندد؛ وقتی موقعیت خود را جدی گرفت، به امام پیوست.
شب سوم محرم:
با تصویر جلسه قبل از کار در نظام سرمایهداری، آیا افراد مجبورند و راه خلاصی ندارند؟
حداقل چهار راه در اسلام هست که در این وضعیت، انسانها دچار ازخودبیگانگی نشوند:
الف. موضوعیت داشتن لقمه حلال، در نتیجه، حتما در هر کاری باید موقعیت خود را جدی بگیرد و کسب پول تنها هدف نمیشود و نمیتواند برای کسب پول هر کاری بکند.
ب. در انتخاب شغل دقت کنید: برخی کارها هنوز هست که امکان خلاقیت و خودشکوفایی در آنها باقی است.
ج. اگر شغلتان معین شده، خود نظام سرمایهداری راههایی برای تفکر و خلاقیت در مسیر خودش باز گذاشته؛ از آنها استفاده کنید. همچنین اگر وظیفه را در قبال مردم درست انجام دهید خودش شکوفایی میآورد.
د. همین که بدانید در زندان گرفتارید نه در هتل، برای در زندان نماند راه پیدا میکنید.
نکته: جنس بحثهای ما از سنخ تلنگر است، نه بحث علمی دستهبندی شده، که صرفا مطلوب ذهن باشد اما تغییری در ما ایجاد نکند.
وقتی خانواده برای رفع نیاز شد، توقعات بالا میرود؛ و در بهترین حالت انسان خودش را رفع کننده نیاز عیالات خود میداند و حاضر به دفاع از امام نمیشود؛
اما وقتی خانواده برای شکوفایی خود شد، به جای توقع، حس مسئولیت ارتقا مییابد، به جای راحتطلبی، آماده تحمل سختیها میشود و روزی خود و خانواده را دست خدا میبیند.
شب چهارم محرم:
وقتی خانواده جایگاهش را از دست میدهد، جایگاه زن هم غلط فهم میشود. زن در دوره مدرن «نا-مرد» شده است. در غرب، معیار زن، مرد بوده، آن هم مرد دنیازده منفعتطلب؛ لذا میخواهد زن را از خانه به خیابان بکشاند؛ اما اسلام میخواهد مرد را هم از خیابان به خانه ببرد.
انسان در افق منفعتطلبی و ارزشش به داراییهاست یا در افق روح الهی و ارزشش به شکوفا کردن خود است؛ کار برای کسب سرمایه یا برای شکوفایی خود؟ البته زنی که فقط خانهنشین شد بیتشخیص میشود و بازدارنده از رشد: همان طور که زن کوفی که مردش را از جهاد بازمیدارد، مطلوب اسلام نیست؛ زنی که خود را مردانه تعریف میکند هم مطلوب نیست. در اسلام، زن وضیفه خود را درست میشناسد: عمده فعالیتش در خانه و خانواده است؛ اما زمانی که مرد نمیتواند اقدام اجتماعیای انجام دهد، زن وارد صحنه میشود:حضرت زینب س کاری کرد (تبلیغ اسلام در شام و نگهداشتن پیام عاشورا) که مردان از انجامش عاجز بودند: لذا با اینکه دفاع از جان امام بر زن و مرد واجب بود، اما او ماند تا کاری بزرگتر انجام دهد.
شب پنجم محرم:
بودن و شکوفایی، غیر از داشتن و دیده شدن است. مجموعه تلویزیونی «عصر جدید» نمایانگر ارزشهای عصر جدید بود: کسانی برترند که اتفاقا کارشان هیچ ارزش و رشدی ندارد، نه برای خودشان و نه حتی برای جامعه. حتی یک دانشمند یا یک تکنیسین هم برتر نشد؛ بلکه یک نقاش و یک بدلکار و یک خواننده و یک شعبدهباز و یک گروه آکروبات. چون فقط دیده شدن مهم است!
وقتی ارزش به داشتن و دیده شدن شد، ورود زن هم با سرمایه خاص او (سرمایه جنسی) میشود و هدف خودنمایی؛ در این شرایط کسی که حجاب و عفت میورزد، در این نبرد سهمگین، دارد خودشکوفایی را بر خودنمایی ترجیح میدهد. (حجاب امروز به نماد تبدیل شده؛ یعنی پرچم دینداری است؛ از این روست که این اندازه مورد هجوم است؛ و علمداری البته دشوارترین کار در میدان جنگ است)
درست است که جامعه برای رفع نیاز و بر اساس منطق معامله شکل میگیرد و درست است که اولین گام خروج از حیوانیت، طلب عدالت است؛ اما این اولین گام است نه گام آخر؛ و آنچه بیش از عدالت است عشق (مودت و رحمت) است که ابتدا در خانواده رخ میدهد. شروعش از همان طفولیت است: تجربه محبت بیدریغ والدین است که به انسان ظرفیت محبت بیدریغ و مسئولیتپذیری میدهد و امثال عبدالله بن حسن میسازد.
شب ششم محرم
انسان اگر معیارش خودشکوفایی شد و نه ثروت و خودنمایی، آنگاه حیا را برمیگزیند: حیا از ممیزههای انسان و حیوان است: اگر حیا داشتی و خودت بودی، نه اهل خودنمایی و مدپرستی، دیگر نظام سرمایهداری نمیتواند تو را استثمار کند لذا نظام سرمایهداری با حیا و هرچه در مسیر تقویت کرامت زن باشد از جمله حجاب دشمن است.
در تاریخ به زن ظلم شده، اما اگر موقعیت زن در عالم را درست بفهمیم، و اینکه تفاوت اصلی زن و مرد به نقشآفرینی این دو در عرصه خانواده برمیگردد، نه یک رقابت اجتماعی، میفهمیم که ظلم مرد به زن، از جنس ظلم کارفرما به کارگر نیست؛ ریشه این ظلم در جهالت بوده، نه منفعتطلبی؛ همانند ظلم پدر به فرزند یا کتک زدن زن شوهرش را؛ و جهالت هم حاوی جهل و ناآگاهی است (پس برای رفع این ظلم باید آگاهیها را بالا برد: مشاوره و …) و هم و مهمتر از آن، جهالت یعنی غلبه خشم و شهوت بر عقل. اولی با آگاهیدهی حل میشود اما مشکل اصلی انسانها دومی است (عمده نزاعهای زن و شوهر به جهالت و بویژه غله خشم در تصمیمگیری برمیگردد)؛ و اینجاست که احیای حقوق زن هم از مسیر حسین ع میگذرد؛ که حسین ع برای رفع جهالت آمد: لیستنقذ عبادک من الجهالة. هرکس هر اندازه که روحش حسینی شود، جهالت بر او غلبه نمیکند و توان کنترل خشم و … را دارد.
شب هفتم محرم
ظلم به زن ریشه در جهالت دارد نه منفعتطلبی؛ واگر موقعیت زن در خانواده درست فهمیده شود موقعیت انسانی او و نحوه احقاق حقوق و جایگاه او، که لطمه به او نزند، معلوم میشود: إنهن یغلبن العاقلَ و یغلبهن الجاهلُ؛ زن با سبک خویش است که در جنگ هم بر دشمن غالب میشود: اثبات پیروزی حسینیان در خود کربلا توسط حضرت زینب س (تفصیل این را قبلا بیان کردهام: اینجا و اینجا)
اگر پیوند عاطفی خانواده مورد توجه باشد درمییابیم که چرا تاکید اصلی بر حقوق و احترام به والدین است،و تاکید بر حقوق کودک به سبک غربی ونادیده گرفتن جایگاه والدین، ریشه خانواده را میزند؛ البته فرزند حقوقی دارد، اما نه از جنس غربی: برخورداری از نام نیک، ادب شدن، برای ازدواجش دست بالا زدن؛ و … (توضیحی درباره روایت: کودک هفت سال اول امیر است، و هفت سال بعدی عبد)
شب هشتم محرم
ادامه شرح روایت: هفت سال سوم، وزیر است: بحثی درباره جوان در خانواده و مساله تربیت: آیا تربیت برعهده خانواده است یا نظام؟ چگونه با محبت بیدریغ والدین، مسئولیتپذیری در فرزند زنده میشود؟ مشارکت دادن نوجوان در تصمیمها چگونه او را به پختگی میرساند؛ و …) حضرت علی اکبر و الگوی تربیت جوان
شب تاسوعا
مفهوم إخوة اعم از برادری و خواهری است و این مهمترین رابطه بین مومنان است که ابتدا در خانواده شکل میگیرد. این بُعد از فرزندی، دومین تجربه مهم انسان در ارتباطات اجتماعی است، نه کاملا معاملهمحور و در عرض هم؛ ونه کاملا طولی. در واقع، تجربه کردن رابطه برادری-خواهری در ذیل رابطه ولایی با والدین، انسان را آماده زندگی تحت لوای ولایت امام ع میکند.
شب عاشورا
🔹جایگاه مرد خانواده در نقش ولیّ و مدیر خانواده میتواند ما را با نقش ولایت آشنا کند.
🔹اگر عدالت کف است و هدف اصلی مودت و رحمت (عشق) است، پس منطق اصلی روابط خانوادگی، تساوی حقوق نیست؛ حق، یعنی اختیار؛ و اگر کسی مسئولیت بیشتری دارد باید اختیارات گستردهتری داشته باشد.
🔹 ولایت مرد در خانه یعنی مسئولیت سنگین او، نهتنها تامین معیشت حلال، بلکه تربیت فرزند و … و هر مسئولیت دیگری اولا برعهده مرد است؛ و البته از زن و بچهها کمک میگیرد و به آنها نقش میدهد: یک مدیر همه کارها را خودش نمیکند، اما مسئول همه کارهاست.
🔹امام پدر امت است، حتی پدر بچههای ناخلف؛ و نهتنها بر شهادت خوبان، بلکه از انحراف ناخلفان هم بسیار اذیت میشود.
شب یازدهم
تکملهای بر نحوه نقشآفرینی زن در اجتماع با توجه به الگوی مادر
🔹 اهمیت و لذت مادری و انکار آن توسط موج دوم فمینیسم:
برای غلبه بر ارزشها، بهترین روش دشمن این است که خود افراد را علیه ارزشهای خود بسیج کند:
از خود کوفیان لشکر علیه امام ع جمع شد = خود زنان را علیه مادری برانگیزاندند و مادری را کُلفتی خواندند؛ حجاب زن امروز پرچم مسلمانی است؛ و اگر علمدار پرچمش را مشتی پارچه قلمداد کند وای بر آن قوم!
🔹پتانسیل عظیم مادری برای رشد نقشآفرینیهای اجتماعی زن: امّ ابیها؛ حضرت زینب س؛ و …
بازدیدها: ۱۰۵۰