بسم الله الرحمن الرحیم
حکومت، علم دینی و احتیاط
خلاصه مطلبی که در قسمت اول بیان شد این بود که:
«رویه غلطی متاسفانه رایج شده که: بسیاری از افراد در عرصههای علمی مختلف بدون اینکه به اجتهاد در آن حوزه رسیده باشند، موضعی که به نظرشان بهتر رسیده مبنای عمل خود قرار میدهند و میکوشند در جامعه نیز به جای ارجاع دادن دیگران به متخصصان، نظر خود را به کرسی بنشانند! و این گونه است که در کشور، نه فقط در مسائل دینی، بلکه در مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سلامت، و …. دچار مشکل هستیم؛ چون بسیاری از ما از تقلید درآمدهایم، اما هنوز مجتهد نشدهایم؛ و نمیخواهیم قبول کنیم که کسی که از تقلید درآمده، مادام که هنوز مجتهد نشده، باید احتیاط کند.»
اکنون میخواهم اقتضائات این احتیاط را بر موضوع بسیار مهم «علم دینی» تطبیق دهم؛ موضوعی که از مهمترین دغدغههای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، و نیز از مهمترین دغدغههای پژوهشی من در دو دهه اخیر بوده است.
خلاصه صورت مساله «علم دینی» به عنوان مسالهای برای نظام اسلامی، این است که:
«علوم مدرن، که داعیه برنامهریزی برای تمام شؤون زندگی انسان را دارد، در بسیاری از عرصهها با آموزههای دینی ناسازگار است؛ و با اتکا به چنین علمی نمیتوان اهداف دین را محقق کرد. اگر قرار است در این کشور یک نظام اسلامی برپا شود، باید نرمافزار آن فراهم گردد؛ یعنی علمی که سازگار با – وبلکه در راستای- آموزههای اسلامی باشد.»
این دغدغه همچنان به قوت تمام در من زنده است؛ و سخنان حاضر تکملهای بر آن است؛ نه نفی آن. اکنون مساله این است که وقتی هنوز به این علم نرسیدهایم چه باید بکنیم؟
بگذارید مقصودم را با یک مثال عینی واضحتر کنم. با شروع ریاست جمهوری دکتر احمدینژاد بسیاری از جریانات دینمدار خوشحال شدند؛ اما بعد از مدتی بسیاری سرخورده شدند. یکی از اشکالاتی که بر او میگرفتند این است که چرا متخصصان را کنار گذاشته و فقط به سخن امثال مشایی عمل میکند. آیا احتمال ندارد این اقدام ناصواب وی، تاحدودی به خاطر نوع پرداختن ما به مساله علم دینی بوده باشد که ما در طرح این مساله به اقتضای احتیاط عمل نکردیم؟! ما مرتب علوم غربی را زیر سوال بردهایم (چون نمیخواستیم مقلد غرب باشیم)، در عین حال، چون هنوز در عرصه مسائل این علوم مجتهد نشدهایم، جایگزینی برای آنها ارائه نکردهایم. خوب، او در مقام رئیس جمهور باید عمل میکرد؛ و اگر علوم غربی زیر سوال رفتند، پس متخصصان این رشتهها هم زیر سوال رفتهاند؛ و وقتی رشته علمی منقحی در کار نباشد، معیاری برای تشخیص متخصص باقی نمینماند؛ و در چنین شرایطی هرکس میتواند خود را متخصص جا بزند!
قطعا اینکه حکم اسلامی عمل شود بهترین مطلوب همه ماست؛ اما اگر در هر عرصهای هنوز نمیدانیم واقعا حکم اسلامی چیست، آیا احتیاط حکم نمیکند که بگذاریم فعلا تصمیمات بر اساس نظر کارشناسان فن گرفته شود (ولو که چون خود ما از تقلید درآمدهایم به لحاظ مبنایی، اشکالاتی را بر آنها وارد بدانیم) و البته نظر آن کارشناسان را هم نه به عنوان نظر اسلام، بلکه به عنوان یک نظری که فعلا در دنیا بدان عمل میشود مبنای عمل قرار دهیم؟ یا فعلا باید همان نظر غیرمجتهدانه خود را که بدون حجت شرعی و صرفا بر اساس حدس و گمان آن را اسلامی میدانیم به عنوان حکم اسلامی اجرا کنیم؟!
از امام صادق ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص وقتی امیری را به جنگی میفرستاد توصیههایی به وی میفرمود که یکی از آن توصیهها این است:
هنگامی که اهل پادگانی را محاصره کردی و آنان از تو خواستند که: «تسلیم تو شوند مشروط بر اینکه حکم خدا را در مورد آنان اجرا کنی» نپذیر؛ بلکه قرار بگذار که حکم خودتان را در مورد آنان اجرا کنید؛ و سپس آنچه را صلاح میدانید در مورد آنان اجرا کن؛ زیرا اگر با آنان مشروط به اجرای حکم الله توافق کنید نمیدانید که آیا واقعا حکم خدا را در مورد آنان پیاده کردهاید یا خیر. (كافي، ج۵، ص۲۹-۳۰)[۱]
تبصره
بحث فوق ناظر به عرصههایی است که واقعا حکم اسلام در عرصه مربوطه را نمیدانیم ویا محل نزاع است و صرفا با حدس و گمان، به اسم اسلام اقدام میکنیم؛ وگرنه در جایی که حکم شرع واضح است، قطعا همان باید مبنای عمل قرار گیرد.
این مطلب ادامه دارد ان شاء الله
[۱] . عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ النَّبِيَّ ص كَانَ إِذَا بَعَثَ أَمِيراً لَهُ عَلَى سَرِيَّةٍ أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خَاصَّةِ نَفْسِهِ ثُمَّ فِي أَصْحَابِهِ عَامَّةً ثُمَّ يَقُول …
وَ إِذَا حَاصَرْتَ أَهْلَ حِصْنٍ فَأَرَادُوكَ عَلَى أَنْ يَنْزِلُوا عَلَى حُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا تَنْزِلْ لَهُمْ وَ لَكِنْ أَنْزِلْهُمْ عَلَى حُكْمِكُمْ ثُمَّ اقْضِ فِيهِمْ بَعْدُ مَا شِئْتُمْ فَإِنَّكُمْ إِنْ تَرَكْتُمُوهُمْ عَلَى حُكْمِ اللَّهِ لَمْ تَدْرُوا تُصِيبُوا حُكْمَ اللَّهِ فِيهِمْ أَمْ لا؛ َ وَ إِذَا حَاصَرْتُمْ أَهْلَ حِصْنٍ فَإِنْ آذَنُوكَ عَلَى أَنْ تُنْزِلَهُمْ عَلَى ذِمَّةِ اللَّهِ وَ ذِمَّةِ رَسُولِهِ فَلَا تُنْزِلْهُمْ وَ لَكِنْ أَنْزِلْهُمْ عَلَى ذِمَمِكُمْ وَ ذِمَمِ آبَائِكُمْ وَ إِخْوَانِكُمْ فَإِنَّكُمْ إِنْ تُخْفِرُوا ذِمَمَكُمْ وَ ذِمَمَ آبَائِكُمْ وَ إِخْوَانِكُمْ كَانَ أَيْسَرَ عَلَيْكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنْ أَنْ تُخْفِرُوا ذِمَّةَ اللَّهِ وَ ذِمَّةَ رَسُولِهِ ص.
بازدیدها: ۷۱۳
سلام مجدد
منظورتان از علم دینی چیست؟ و چرا علوم مدرن با آموزههای اسلامی منافات دارد؟ عام مدرن اسلامی به چه معناست؟ مثلا فیزیک اسلامی یا زیست شناسی اسلامی هم داریم؟
یک بخش از این پیام ناظر بر گرایشات سیاسی است و نارضایتی نویسنده از رفتار رئیس جمهور سابق. این امر کلیت بحث را خدشه دار میکند و در حد جدال سیاسی میآورد.
با عرض پوزش از محضر حضرتعالی صرفا عرض می کنم درباره علم دینی بنده کتاب دارم و در همین سایت هم مطالب متعددی نوشته ام.
علی القاعده وقتی کسی در زمینه ای بسیار مطلب نوشته مخاطبش کسانی هستند که در آن عرصه کار کرده اند نه کسی که اصلا مطالعه ای در آن زمینه ندارد.
در مورد قسمت سیاسی هم. ما طلبه ها اصطلاحی داریم که در مثال مناقشه نیست.
من مثال را برای تبیین مساله ام بیان کردم.
می خواهم ریشه وقوع برخی مشکلاتی که افراد مشکل بودنشان را احساس می کنم بیان کنم
در این عبارتم نه دفاعی از دکتر احمدی نژاد کردم و نه نقدی بر وی؛بلکه از احساسی که برای عده ای از افراد با اقدامات وی پیدا شد سخن گفتم.
جدال سیاسی اش را نفهمیدم کجاست.
بازتاب: فقدان علم عدالت [احتیاط؛ قسمت سوم] | حسین سوزنچی