بسم الله الرحمن الرحیم
آشنایی من (حسین سوزنچی) با نظرات آتئیستها در حد مطالعه و گفتگوهای محدود مکتوب در فضای مجازی بود؛ اما گفتگوی مستقیم با کسی که صریحا منکر خدا باشد تجربه جدیدی بود که شاید برای دیگران هم قابل استفاده باشد. وی مشکلی در زندگیاش داشت که او را به سوی انکار خداوند سوق داده بود و چون در ابتدا و انتهای فایل درباره آن مشکل صحبت شد و مساله کاملا خصوصی بود آن فرازها حذف شده و فایل ضمیمه از ابتدای گفتگوی ما درباره خدا شروع میشود وبا پایان این محور از گفتگو پایان مییابد.
روند بحث:
ابتدا ایشان درخواست کرد که مطالبم را مبتنی بر مطالب درون دینی پیش نبرم که خواسته بجایی بود. من هم تجربه شکاکیت قدیمی خودم را بازگو کردم و تا دقیقه ۲۷ گفتگوهای نسبتا پراکندهای بین ما رد و بدل شد. سپس چون من مدعی وجود خدا بودم طبیعی بود که ایشان از من طلب کند که ادلهام را بگویم.
سیری هم که در بحث سعی کردم تعقیب کنم این بود که:
اولا بحث تصوری را بر بحث تصدیقی مقدم کنم (یعنی اول معلوم شود هر دو درباره یک چیز صحبت کنیم؛ وگرنه چهبسا خدایی که او رد میکرد من هم رد کنم!)
ثانیا به جای شروع از بحثهای چندوجهی (که نیازمند استفاده از منطقهای چند ارزشی است)، به سمت بحثهایی بروم که با منطق دوارزشی قابل دستیابی است تا به نتایج قطعی واضح بتوان رسید.
البته بحث درباره خدا ابعاد چندوجهی فراوانی دارد که فرصت نشد ولی تا بحث دوارزشیاش به نتیجه نرسد ورود در بحثهای چندوجهی صرفا به جدل میانجامد.
و البته تمام جلسه در قالب گفتگویی چالشی گذشت؛ نه ارائه یکطرفه.
برای دریافت فایل صوتی کلیک کنید
بازدیدها: ۱۴۰
سلام و عرض ادب
بنده مطالعه جدی در فلسفه ندارم لکن شنیدهام که برهان صدیقین به تقریر مرحوم علامه طباطبایی بهترینِ براهین اثبات باریتعالی است امّا اینجا اگر اشتباه نکنم برهان وجوب و امکان (سینوی) رو توضیح دادید؛ سوالی که برام پیش آمده اینه که چرا این برهان؟
از اینرو میپرسم که در مقالهٔ «تحليل انتقادی برهان وجوب و امكان ابن سينا و نقد ملاصدرا بر آن؛ شاكر لوائی» اشکالاتی مطرح شده که از اطمینانم بر این برهان کاسته شده.
و اینکه آیا میشود فردی که به الحاد رسیده رو بدون این براهین، مومن به خداوند کرد؟ (یعنی ممکن است خداوند بینیاز از برهان باشد؟)
سلام علیکم
بله. برهان صدیقین علامه خیلی قویتر است. اما سطح مخاطب خیلی پایین بود و من تناسب با فهم مخاطب را مد نظر داشتم. بنده هم شخصا برهان وجوب و امکان را اوج برهان نمی دانم البته مقاله مذکور را نخوانده ام. اما برای افرادی که ذهن قوی و خیلی عمیق ندارند برهان قانع کننده ای است. البته من تقریری کردم که برخی از اشکالات رایج (از جمله نیاز به نفی تسلسل) در آن نباشد هرچند وقتی دیدم خیلی ذهنش ساده است به نفی تسلسل هم که ساده فهمتر است اشاره ای کردم
باسلام.
به نظر من درباره اثبات وجود خدا دو مورد قابل بحث است. اول اینکه از دید فلسفه و کلام اسلامی چه پاسخی به نقد کانت بر برهان وجود شناختی میتوان داد؟
دوم اینکه همه براهین اثبات وجود خدا حاصل تلاش ذهن انسان است و ذهن انسان نیز در معرض خطا. به عبارت دیگر شما و فیلسوفان و متکلمین معصوم نیستید. یعنی در فرایند بررسی ادله ممکن است دچار خطا شوید. بنابراین میتوان همه ادله ارایه شده را مشکوک دانست.
اگر ایدی تلگرام برای چت داشته باشید ممنون میشوم.
باتشکر
سلام علیکم
۱. اعتبار برهان وجودشناختی کانت را بنده هم قبول ندارم که بخواهم جوابش را بدهم.
۲. دوتا پاسخ عرض می کنم
الف. پاسخ نقضی: آیا اینکه «ذهن در معرض خطاست» در مورد همه قضایای ذهنی صادق است؟ یعنی خود همین جمله ذهنی «ذهن در معرض خطاست» هم در معرض خطا هست یا نه؟ اگر هست که هست پس معلوم نیست گزاره درستی باشد که بخواهید با اتما به آن همه براهین را زیر سوال ببرید؟
ب. پاسخ حلی: بسیاری از گزاره ها هستند که چنان نسبتی با متن واقعیت پیدا می کنند که احتمال خطا در آنها راه ندارد که مانند اصل هوهویت یا اصل امتناع تنافض.
اما صرف نظر از اینها، در تایید فرمایش شما هم نکته ای عرض کنم. خدایی که صرفا محصول تلاش ذهنی باشد ارزش پرستیدن ندارد. لذاست که از مهمترین آموزه های اسلام «الله اکبر» است (که حتی مهمترین ارتباط انسان با خدا در اسلام یعنی نماز هم شروعش با این است و هم پایانش) و آن طور که داعایان اصلی اسام (یعنی اهل بیت پیامبر ص) توضیح داده اند مقصود اسلی از این جمله این است که الله اکبر من ان یوصف. یعنی خدا از هر وصفی (یعنی هر گونه صورت دهی ذهنی) فراتر است و یکی از زیباییهای اسلام برای من این است که به انسان یاد می دهد چگونه با خدای واقعی (نه صرفا خدایی که از طریق ذهن قرار است با او ارتباط بگیریم) ارتباط برقرار کنیم.