دیروز در تدبرهای روزانهام متوجه شدم روایتی که درباره «دستور پیامبر به زنانش برای حجاب از نابینا» معروف شده، اساساً بر اساس یک سوءتفاهم چنین معروف شده است و به خاطر اشتراک لفظی کلمه حجاب این سوءتفاهم پدید آمده است:
روایت این است:
عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ ص وَ عِنْدَهُ مَيْمُونَةُ فَأَقْبَلَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ وَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ أُمِرَ بِالْحِجَابِ فَقَالَ احْتَجِبَا فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ لَيْسَ أَعْمَى لَا يُبْصِرُنَا فَقَالَ أَ فَعَمْيَاوَانِ أَنْتُمَا أَ لَسْتُمَا تُبْصِرَانِهِ.
از امسلمه [همسر پیامبر ص] روایت شده است:
من و مَیمونَه [= یکی دیگر از زنان پیامبر ص] نزد پیامبر بودیم که ابن اممکتوم میخواست وارد خانه ما شود و این بعد از نزول آیه حجاب [= پرده] بود؛ به ما دستور داد که پشت پرده رویم. گفتیم: یا رسول الله! مگر نه این است که او نابیناست و ما را نمیبیند؟
فرمود: آیا شما دو تن هم نابینا هستید؟ آیا شما او را نمیبینید؟
این روایت از روایات بسیار مشهور در شیعه و سنی است که در بسیاری از کتب هر دو گروه آمده است از جمله:
مكارم الأخلاق (طبرسی)، ص۲۳۳؛ عوالي اللئالي، ج۲، ص۱۳۴؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۲۲۸؛ تفسیر ابنکثیر، ج۶، ص۴۱
اما مطلب از این قرار است که در سوره احزاب آیه ۵۳ خداوند درباره زنان پیامبر ص میفرماید:
«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»
و هنگامی که از زنان او متاعی میخواهید از پشت پرده درخواستتان از آنها را مطرح کنید که این برای پاک ماندن دلهای شما و دلهای آنها بهتر است؛
یکی از دستورات اختصاصی پیامبر ص که در اواخر عمر ایشان نازل شد این است که ارتباط مردم با زنان پیامبر ص باید از پشت پرده باشد.
این آیه به خاطر وجود کلمه «حجاب» از همان صدر اسلام، به «آیه حجاب» معروف شده است؛ اما بیتوجهی به تفاوت معنای این کلمه در آن زمان و امروز موجب اشتباهی مهم شده است. حجاب در این آیه قطعا به معنای پرده، دیوار، و هر چیزی است که فاصلهای بین دو کس یا دو چیز بیندازد؛ و با «حجاب» در ادبیات امروز، که به معنای پوشش خاصی است که بر زنان واجب است، متفاوت میباشد.
در ادبیات دینی، غالبا به جای «حجاب»ی که ما امروز به کار میبریم از کلمه «ستر: پوشش» استفاده میشود و وقتی در ادبیات امروزی میگوییم آیه حجاب، منظورمان آیاتی است مانند «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ … لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ …: به زنان با ایمان بگو … زینتهایشان را جز آنچه ظاهر است، آشکار نسازند و با روسریهایشان گریبان را نیز بپوشانند و …» (نور/۳۱) یا «قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِن …: به همسرانت و دخترانت و زنان مومنین بگو چادرهایشان را به خویش نزدیک کنند …» (احزاب/۵۹).
عدم توجه به این نکته ساده موجب شده،
از طرفی برخی به این دلیل که آیه کنونی ربطی به حجاب اصطلاحی ندارد، مدعی شوند که قرآن درباره حجاب آیهای ندارد!
و از طرف دیگر، برخی روایات مربوط به این آیه را مربوط به حجاب قلمداد کنند و نتایج عجیب و غریبی بگیرند. نمونهاش سوء برداشتهای از حدیث فوق است که گمان کردهاند دستور به پوشش زن در مقابل نابیناست! در حالی که روایت میگوید هنگام ورود شخص نابینا پیامبر ص به زنان خود دستور میدهند که در این مورد هم در حجاب (= پشت پرده) قرار بگیرند؛ زیرا برخلاف پوشش واجب زن، که هدفش مانع شدن از مشاهده مردان است و اگر مردی نابینا باشد دیگر ضرورتی ندارد، این آیه محدودیت ارتباط را در دو طرف برقرار میکند؛ و بر پردهنشینی زنان پیامبر اصرار دارد؛ چنانکه در پایان آیه هم صرفاً نمیفرماید: «این حکم برای نلغزیدن دلهای مردان» بهتر است؛ بلکه میفرماید هم برای دلهای مردان است و هم برای دلهای شما زنان پیامبر.
به نظر میرسد این حکم، بیش از اینکه از جنس حکم پوشش ضروری برای زنان باشد، حکمی ناظر به محدود کردن نقشآفرینی اجتماعی زنان پیامبر است، که در جریان جنگ جمل، اهمیت این حکم و مضرات تخطی از آن بر همگان آشکار شد (حدیث۴)؛ و این پاک ماندن قلوب طرفین، بیشتر ناظر به پاک ماندن از سوءاستفاده سیاسی است، تا سوءاستفاده شهوانی.
تبصره
البته اصل اینکه زن حتی در مقابل نامحرم حریم را رعایت کند حتی اگر نابینا باشد به لحاظ ذوق و سلیقه دینی، چیز بدی نیست و بحث ما این بود که سخن پیامبر به زنانشان از باب حجاب اصطلاحی امروزی نبوده است. وگرنه قریب به این مضمون هم در الجعفريات (الأشعثيات)، ص۹۵ از حضرت زهرا س روایت شده است؛ با این تفاوت که حضرت زهرا س، اولا خود حضرت زهرا س بدین کار اقدام کرد نه اینکه پیامبر ص به او بفرماید و ثانیا مساله اینکه او از بوی من حضورم را متوجه میشود مطرح فرموده است، که همین تعبیر نشان میدهد که مساله، پشت پرده رفتن و فاصله را حفظ گردن بوده، وگرنه صرف چادر و روسری که مانع استشمام بو نمیشود:
متن روایت این است:
کوری برای ورود به [منزل] حضرت زهرا اجازه گرفت. ایشان در حجاب رفت و پیامبر ص به او فرمود چرا در حجاب رفتی در حالی که او تو را نمیبیند؛ گفت: اگر او مرا نمیبیند من که او را میبینم؛ و او بو را که استشمام میکند. و رسول الله ص فرمود: شهادت میدهم که تو پاره تن منی.
أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِي مُحَمَّدٌ حَدَّثَنِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص اسْتَأْذَنَ عَلَيْهَا أَعْمَى فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ص لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يراني [يَرَنِي] فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ النَّبِيُّ ص أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي.
این حدیث در النوادر (للراوندي)، ص۱۴ هم بدین صورت آمده است:
قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ ص فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ فَقَالَتْ ع إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي.
که ظاهرا سند آن (همانند سند کل احادیث کتاب، چنین است]
أَخْبَرَنِي فَضْلُ اللَّهِ بْنُ عَلِيِّ الرَّاوَنْدِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَحْمَدَ الرُّويَانِيُّ إِجَازَةً وَ سَمَاعاً أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ التَّيْمِيُّ إِجَازَةً وَ سَمَاعاً حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ سَهْلُ بْنُ أَحْمَدَ الدِّيبَاجِيُّ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْأَشْعَثِ الْكُوفِيُّ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ ع حَدَّثَنَا أَبِي إِسْمَاعِيلُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ قَالَ …
ضمنا در حدی که در کتب لغت و حدیث جستجو شد، ندیدم تا قبل از ابنمنظور (م ۷۱۱) که کسی «حجاب» را به معنای «پوشش» به کار ببرد. وی شروع بحث حجاب چنین نوشته است:
حجب:
الحِجابُ: السِّتْرُ. حَجَبَ الشيءَ يَحْجُبُه حَجْباً و حِجاباً و حَجَّبَه: سَترَه. و قد احْتَجَبَ و تحَجَّبَ إذا اكْتنَّ من وراءِ حِجابٍ. و امرأَة مَحْجُوبةٌ: قد سُتِرَتْ بِسِترٍ.
اما بلافاصله توضیحات بعدی او هم حجاب را به معنای «مانع و فاصلهانداز» قرار میدهد:
و حِجابُ الجَوْفِ: ما يَحْجُبُ بين الفؤَادِ و سائره؛ قال الأَزهريّ: هي جِلْدة بَين الفؤَادِ و سائر البَطْن. و الحاجِبُ: البَوَّابُ، صِفةٌ غالِبةٌ، و جمعه حَجَبةٌ و حُجَّابٌ، و خُطَّتُه الحِجابةُ. و حَجَبَه: أَي مَنَعَه عن الدخول. و في الحديث: قالت بنُو قُصَيٍّ: فينا الحِجابةُ. يعنون حِجابةَ الكَعْبةِ، و هي سِدانَتُها، و تَولِّي حِفْظِها، و هم الذين بأَيديهم مَفاتِيحُها. و الحَجابُ: اسمُ ما احْتُجِبَ به، و كلُّ ما حالَ بين شيئين: حِجابٌ، و الجمع حُجُبٌ لا غير. و قوله تعالى: وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ، معناه: و من بينِنا و بينِك حاجِزٌ في النِّحْلَةِ و الدِّين.
و فیومی (م ۷۷۰)هم توضیح داده اگر به «ستر: پوشش» بتوانیم حجاب بگوییم صرفا از همین باب است که مانعی ایجاد میکند؛ وگرنه حجاب غیر از ستر است:
حَجَبَهُ: حَجْباً مِنْ بَابِ قَتَلَ مَنَعَهُ و مِنْهُ قِيلَ للسِّتْرِ (حِجَابٌ) لأَنَّهُ يَمْنَعُ الْمُشَاهَدَةَ و قِيلَ لِلْبَّوابِ (حَاجِبٌ) لأَنَّهُ يَمْنَعُ مِنَ الدُّخُولِ و الأَصْلُ فِى (الْحِجَابِ) جِسْمٌ حَائِلٌ بَيْنَ جَسَدَيْنِ وَ قَدِ اسْتُعْمِلَ فِى الْمَعَاني فقِيلَ (العَجْزُ حِجَابٌ) بَيْنَ الإِنْسَانِ و مُرَادِهِ و (الْمَعْصِيَةُ حِجَابٌ) بَيْنَ الْعَبْدِ وَ رَبِّهِ و جَمْعُ (الحِجَابِ) (حُجُبٌ) مثْلُ كِتَابٍ و كُتُبٍ و جَمْعُ (الحَاجِبِ) (حُجَّابٌ) مثْلُ كَافِرٍ و كُفَّار و (الْحَاجِبَان) العَظْمَانِ فَوْقَ الْعَيْنَيْنِ بالشَّعْرِ و اللَّحْم قاله ابن فَارِسٍ و الجَمْعُ (حَوَاجِبُ) (المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج۲، ص۱۲۲)
بحث کاملتر درباره این آیه را میتوانید از اینجا مطالعه کنید.
بازدیدها: ۱۱۲۹
البته در برخی نقلهای شیعه خبری از کلمه «حجاب» نیست هرچند ممکن است به خاطر سوء تفاهمی که رخ داده راوی نقل به مضمون کرده باشد. مثلا
الكافي (ط – الإسلامية)، ج۵، ص: ۵۳۴
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: اسْتَأْذَنَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ عِنْدَهُ عَائِشَةُ وَ حَفْصَةُ فَقَالَ لَهُمَا قُومَا فَادْخُلَا الْبَيْتَ فَقَالَتَا إِنَّهُ أَعْمَى فَقَالَ إِنْ لَمْ يَرَكُمَا فَإِنَّكُمَا تَرَيَانِهِ
بازتاب: یک آیه در روز - ۱۰۸۷) أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى