اسم امام علی (ع) در قرآن کریم

بسم الله الرحمن الرحیم

در میان ما به غلط معروف شده که اسم حضرت علی علیه‌السلام در قرآن نیامده است؛ ادعایی که بقدری تکرار شده، همه باور کرده‌ایم و هرجا اسم ایشان را در قرآن ببینیم، آن را ترجمه می‌کنیم!

اوایل رمضان سال جاری (سال ۱۳۹۳ ه.ش) دوستی گفت نام حضرت علی در قرآن کریم آمده است. شب ۱۹ رمضان در این زمینه تحقیقی کردم و حاصل را در روز ۱۹ رمضان سال جاری در مسجد دانشگاه بوعلی‌سینای همدان ارائه کردم. شب ۲۱ رمضان مطلب را مقداری تکمیل کرده و در سایتم نوشتم.[۱] نقدهایی بر آن شد که با توجه به آن نقدها اکنون مطلب اصلاح‌شده تقدیم می‌‌شود. خلاصه ادعای مقاله حاضر این است که اگرچه در موارد متعددی کلمه «علی» در قرآن کریم به معنای «عالی و بلندمرتبه» به کار رفته، اما می‌توان گفت که لااقل در دوجای قرآن کریم (یعنی آیه ۵۰ سوره مریم و آیه ۴ سوره زخرف)، مراد از کلمه «علی»، حضرت علی علیه السلام است.

دریافت فایل Html          دریافت فایل PDF

[۱]. فایل یادداشت قبلی همراه با نظراتی که ذیل آن مطرح شده بود را  از اینجا (با وارد کردن عدد ۱۱۱۱) می‌توانید دریافت کنید.

متن مقاله (منتشر شده در ۱۶ مرداد ۱۳۹۳): ادامه مطلب اسم امام علی (ع) در قرآن کریم

بازدیدها: ۵۶۷۷

کتابی درباره رابطه دختر و پسر

ادامه مطلب کتابی درباره رابطه دختر و پسر

بازدیدها: ۴۳۳۴

جایگاه حجاب در فقه و اخلاق؛ نقدی بر آراء دکتر سروش دباغ

آقای دکتر سروش دباغ (فرزند دکتر عبدالکریم سروش) چندی پیش مقاله‌ای با نام «حجاب در ترازوی اخلاق» نوشتند که خلاصه مدعایشان این بود که بی‌حجابی نه به لحاظ اخلاقی اشکال دارد و نه مصداق نقض فرمان الهی می‌باشد. این مقاله انتقاداتی را برانگیخت و ایشان مدتی بعد مقاله دومی در تبیین بیشتر مدعای خود نوشتند با نام «بی‌حجابی یا بی‌عفتی، کدام غیراخلاقی است.» در همان ایام یکی از دوستان این دو مقاله را برای بنده ارسال کرد و تقاضا کرد که تحلیل خود را درباره  آنها بیان کنم. از آنجا که شاید در این دو مقاله مهمترین استدلالهای مخالفان بحث حجاب را بتوان یافت به نظرم رسید نقد و بررسی آن میتواند بهانه‌ای باشد برای پاسخ دادن به بسیاری از انتقادات بحث حجاب؛ لذا نقدی بر این دو مقاله نوشته‌ام که در دل آن بسیاری از بحثهای پیرامون حجاب و نسبت آن با اخلاق را توضیح داده‌ام.   دريافت فايل PDF                 دريافت فايل HTML

بازدیدها: ۳۰۰۷

بررسی نظر دکتر کديور درباره حجاب شرعی

دریافت فایل PDF                دریافت فایل HTML

ادامه مطلب بررسی نظر دکتر کديور درباره حجاب شرعی

بازدیدها: ۹۳۸۸۱

نقدي بر کتاب «حجاب شرعي در عصر پيامبر»

ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بر تمام عاشقان ایشان تسلیت باد

ما مسلمانان، اعم از شیعه و سنی، اگرچه در برخی احکام شرعی (مثل وضو) اختلاف نظر داریم، اما تعالیمی که از طریق آیات و روایات به دستمان رسیده، جای تردیدی برای ما نگذاشته که حجاب شرعی لازم برای یک زن مسلمان، پوشاندن تمام بدن غیر از صورت و دستان وی (تا مچ) است؛ و این مطلب به‌قدری واضح بوده که امروزه، نه فقط بین مسلمانان، بلکه در تمام دنیا، پوشیدن این حجاب، علامتی برای شناسایی یک زن مسلمان به حساب می‌آید تاحدی که در سراسر جهان، حکومت‌هایی که با اسلام میانه خوبی ندارند، این مدل پوشش را، چون علامت مسلمانی یک زن است، در مدارس و ادارات خود برنمی‌تابند؛ یعنی این حجاب، علاوه بر کمک به حفظ اخلاقی جامعه، امروزه نقش پرچم را برای نشان دادن هویت یک زن مسلمان ایفا می‌کند.

نویسنده محترم کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر (ص)» درصدد برآمده این تلقی از حجاب زن مسلمان را به چالش بکشد و فرضیه‌اش این است که حجاب شرعی در آن زمان، این اندازه نبوده، بلکه چیزی در حد پوشاندن تنه و ران و بازو بوده، و اسلام اصراری بر پوشش زن در برابر مردان نامحرم ندارد.

کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته‌ای است حدود ۱۰۰۰ صفحه از آقای امیر ترکاشوند که آن طور که در صفحه نمایه‌ی آن ذکر شده، ظاهرا نگارش آن در سال ۱۳۸۹ به پایان رسیده، و با اصلاحاتی، در سال ۱۳۹۰ در فضای مجازی منتشر شده است. این کتاب به تدریج در میان افراد غیرمتخصص شیوع پیدا کرده و در میان طیف خاصی از جامعه به عنوان مدرک مهمی علیه حجاب شرعی قلمداد ‌گردیده است؛ همین امر انگیزه‌ای شد برای نگارش مقاله‌ای که به بررسی میزان اعتبار آن بپردازد. اگرچه مقاله ضمیمه عمدتا به عنوان نقد کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته شده، اما با یک نگاه ثانوی به تحلیل‌هایی که با استفاده از آیات و روایات به عمل آمده، مخاطب می‌تواند با استنادات و دلالت‌های قرآنی و روایی بحث حجاب آشنا شود.

دریافت فایلPDF                  دريافت فايل HTML

ادامه مطلب نقدي بر کتاب «حجاب شرعي در عصر پيامبر»

بازدیدها: ۱۱۷۷۸

اصالت فرد، جامعه یا هر دو: بررسی تطبیقی آرای استاد مطهری و استاد مصباح یزدی

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث از اصالت داشتن جامعه، یکی از مبادی فلسفه نظری تاریخ قلمداد شده است. مساله این است: آیا فرد اصالت دارد یا جامعه یا دیدگاه سومی در کار است که به گونه‌ای برای هر دو اصالتی را قائل است. این بحث در میان متفکران مسلمان نسبتا جدید است و شاید اول بار علامه طباطبایی بدان توجه کرده؛ سپس شهید مطهری و استاد مصباح یزدی در این باب به تأملاتی پرداخته‌اند. شهید مطهری از دیدگاه اصالت هر دو دفاع می‌کند (البته با تبیین خاصی که از این مسأله می‌دهد) و استاد مصباح یزدی انتقادهایی را بر این رأی وارد واصالت جامعه را کاملا نفی می‌کند. در این مقاله، بلیان دیدگاه این دو متفکر و داوری بین ایشان مد نظر بوده و با توجه به اصرار دو طرف بر استناد سخن خود به قرآن، تأملی نیز در برخی آیات قرآن کریم ارائه شده است. روال بحث این گونه بوده که پس از توضیح مختصری از سه دیدگاه اصالت فرد، اصالت جامعه و اصالت هردو، به مبادی تصوری (مفهوم اصالت، مفهوم ترکیب جامعه) پرداخته شده؛ سپس با توضیح وجوه شباهت و افتراق این دو دیدگاه به بررسی ادله فلسفی و قرآنی طرفین و داروی بین آنها اقدام شده است.

متن کامل این مقاله را که اول بار در  فصلنامه قبسات، شماره ۴۲ (دی ۱۳۸۵) صفحات ۴۱-۶۰ ارائه شده است از اینجا می‌توانید دانلود کنید

بازدیدها: ۸