گفتگویی درباره جریان شناسی

باسمه تعالی

چندی پیش عده ای از سایت «گذار» برای مصاحبه ای درباره جریان شناسی سراغ حقیر آمدند. بنده عرض کردم که مطلب چندانی نمی دانم اما ایشان بر این باور بودند که دسته بندی ای که از گروههای مرتبط با بحث علم دینی در کتاب «معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی» داده ام یک نوع جریان شناسی است اصرار داشتند بر سر این موضوع گفتگویی داشته باشیم. اما امروز متوجه نشر آن در همان سایت مذکور شدم و کسانی که مایلند می توانند به اینجا مراجعه کنند.

بازدیدها: ۳۲۱

معیارهای غلط برای انتخاب اصلح!

در انتخابات ریاست جمهوری امسال هنوز بازار بحثها داغ است و هنوز بسیاری از افراد تصمیم نهایی خود را نگرفته اند. معیارهای صحیح را همه می شناسند اما در این میان گاه استدلالهایی برای ترجیح یک نفر یا کنار گذاشتن یک نفر مطرح می شود که مبتنی بر یک معیار ناصواب یا اولویت گذاری نادرست است. یادداشت زیر که در شماره ۱۷۲ هفته نامه پنجره (ویژه نامه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲) با عنوان «هیچکس بهترین نیست؛ چگونه چه کسی را انتخاب کنم؟» منتشر شده، نمی خواهد یک نفر خاص را پیشنهاد دهد بلکه برخی از این استدلالها را مورد بررسی قرار می  دهد که البته شاید این بررسی، نظر خواننده را در مورد نامزد انتخابی خود تغییر دهد:

ادامه مطلب معیارهای غلط برای انتخاب اصلح!

بازدیدها: ۲۴۰

بررسی نظر دکتر کديور درباره حجاب شرعی

دریافت فایل PDF                دریافت فایل HTML

ادامه مطلب بررسی نظر دکتر کديور درباره حجاب شرعی

بازدیدها: ۹۳۸۸۰

مصاحبه با سايت مهرخانه درباره زن و خانواده

–     به نظر شما در حوزه زنان و خانواده جامعه ما نیازی به احیا نگاه شهید مطهری دارد؟ اگر جواب شما مثبت استٰ ویژگیهای نگاه ایشان چیست که عدم وجود این نگاه باعث ایجاد یک سری خلا هایی در این حوزه شده است؟

شهید مطهری چند ویژگی دارد که کمتر کسی از مجموع آنها برخوردار است و هنوز هم بنده کسی را نمی­شناسم که تا این حد دارای این ویژگی ها باشد . اول ایشان به مبانی اسلامی بسیار مسلط بودند دوم به نگاه های غربی بسیار مسلط بودند و عمیقا فهمیده بودند که این نگاه های غربی به دنبال چه هستند. سومین ویژگی ایشان خلاقیت قویشان است که می توانستند میان مبانی اسلامی و نگاه جدید پل بزنند. ایشان این قابلیت مهم را داشتند که می توانستند میدان بازی را تغییر دهند؛ مثلا در باب منشا دین کتابهای زیادی نوشته شده است هم غربی ها هم به انديشمندان مسلمان در این زمینه کار کرده اند. اما شهید مطهری در کتاب ادامه مطلب مصاحبه با سايت مهرخانه درباره زن و خانواده

بازدیدها: ۵۲۴

اولين نشست «علم چيست ؟» (قوام علم به روش آن نيست)

به گزارش خبرنگار كانون انديشه جوان عصر ديروز همانطور كه وعده داده شده بود سلسله نشست هاي درباره علم در كانون انديشه جوان آغاز شد.

در اولين نشست حجت الاسلام و المسلمين “دكتر حسين سوزنچي”با عنوان چيستي علم به ايراد سخن پرداخت .وي در ابتداي سخن ضمن تعيين چهارچوب هاي سخن خود گفت: ما امروز در مقابل فرهنگ غالب غرب قرار گرفته ايم كه باعث مي شود برخي مباحث براي ما نامأنوس باشد. وي با بيان اينكه بايد بين دو مقام در صحبت از علم تفكيك قائل شد گفت: در صحبت از تك گزاره اي بودن علم بحث معرفت شناسي و در رويكرد نظام معرفتي عنوان فلسفه علم مطرح مي شود. من بين دو رويكرد منطقي – فلسفي و تاريخي – جامعه شناسي تفكيك قائل مي شوم . همچنين قصد دارم درباره سه محور هويت، قوام و حقيقت علم سخن بگويم . همچنين اينكه امور ديگر آيا در علم تأثير دارند و ديگر اينكه جايگاه ارزش ها و بايد و نبايد در مقابل علم چيست؟ آيا بايد و نبايد مقدم برعلم اند ؟ وي سپس چنين ادامه داد: در باب بحث تاريخي درباره علم در مغرب زمين به طور خلاصه پس از قرون وسطي دوران جديدي حاصل آمد كه فلسفه سردمدارش بود. فلسفه علم را هدايت كرد. در صورتي كه در جوامع اسلامي فلسفه و فيلسوفان چنين جايگاهي نداشته و نظارت آنان محور مسائل جامعه نبود. از اين رو در تحليل جريان فلسفه غرب ناچار به تحليل كليت غرب هستيم. ادامه مطلب اولين نشست «علم چيست ؟» (قوام علم به روش آن نيست)

بازدیدها: ۲۱۱

جمع خاتمیت با امامت و مهدویت

پاسخي به سخنراني دكتر سروش تحت عنوان «تشيع و چالش مردم‌سالاري»

 الف:امامت و ختم نبوت

دریافت فایل PDF

آقاي دکتر سروش در سخنراني اخيرشان در ۱۳۸۴/۵/۳ در پاريس تحت عنوان «تشيع و چالش مردم سالاري» اشکالي در خصوص انطباق انديشه امامت و مهدويت با ختم نبوت مطرح کرده‌اند که واکنش‌هايي را برانگيخته است. اين اشکال که مبتني بر آراء اقبال در تفسير مساله خاتميت است، به طور خلاصه اين است که: ختم نبوت به معناي پايان دوره عصمت و وحي و در واقع پايان دوره ولايت و مرجعيت شخص در تشريع است. علت خاتميت، بلوغ عقل بشر است و از اين دوره به بعد زمان مرجعيت اشخاص و حق تشريع براي افراد به سر مي‌آيد و تنها استدلال است که مي‌تواند مرجع عمل واقع شود. اما شيعه با پذيرش نظريه امامت و تداوم آن در مهدويت، عملا ختم نبوت را بي‌معني کرده است زيرا معتقد است که امام، هم عصمت دارد که تداوم بخش ولايت و مرجعيت شخص است، و هم علم غيب دارد و محدث و مفهم است که اين هم ماهيتا تفاوتي با وحي ندارد؛ پس پذيرفتن امامت در واقع مستلزم نفي ختم نبوت است و گويي فقط اسم مطلب عوض شده ولي ماهيتا نبوت ختم نشده است. ايشان به تبع اقبال لاهوري معتقدند که «با خاتميت، قرار است آدميان به رهايي برسند ولي اگر گفته شود که يک مهدي مي‌آيد که همان اتوريته پيامبر را دارد، ما از فوايد خاتميت بي‌بهره مي‌مانيم، زيرا آن رهايي تحقق نخواهد يافت. فلذا اين سوال از شيعيان باقي است که مهدويت را چگونه با انديشه رهايي و دموکراسي مي‌توان جمع کرد.»

چنانکه در جمع بندي نهايي سخن ايشان واضح است، ايشان بيشتر دغدغه دموکراسي و رهايي از وحي را دارند تا دغدغه جمع خاتميت با امامت و مهدويت؛ که خود اين اولويت في حد نفسه قابل تامل و بررسي است. اما دراينجا قصد داريم نشان دهيم آيا اين اشکال در خصوص ناسازگاري امامت با خاتميت وارد است يا خير. ادامه مطلب جمع خاتمیت با امامت و مهدویت

بازدیدها: ۷۶۲