بسم الله الرحمن الرحیم
دو روز پیش از عید سعید فطر، در تاملات قرآنی روزانهام به این آیه رسیدم:
«وَ اصْبِرْ عَلی ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلاً» (مزمل/۱۰)
«بر آنچه میگویند شکیبا باش و از آنان به شیوهای زیبنده دوری گزین»
و مضمون یکی از نکاتی که همان روز نوشتم، این بود:
«کسی که وظیفه بیان حق و حقیقت در جامعه را برعهده میگیرد، باید خود را برای سخنان ناروا، زخمزبانها، زیر بار حق نرفتنها، و طعنه و کنایهها آماده کند؛ و وقتی هم میخواهد به آنها بیاعتنایی کند همین بیاعتناییاش را هم به نحوی زیبنده انجام دهد.»
از تو جز این انتظار نداشتم؛
اما در تعجبم از کسانی است که ژست انتقادپذیری و فریادشان در آزادی بیان، چشم مَلَک را خیره، و گوش فلک را کر کرده، اما سخنان تو را که در کمال ادب، و بر واضحات انگشت گذاشتی، تاب نمیآورند:
برخی تو را به خاطر دفاعت از کوخنشینان به پیروی از «مارکسیسم» متهم میکنند؛
برخی به مصداق «يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم» (هر فریادی را علیه خود میپندارند؛ منافقون/۴)، حتی فریاد تو بر «کاخنشینی» را هم به منتخب خود تطبیق میدهند؛
و برخی …
یکبار دیگر تندترین عبارات شعر حماسیات را، که آن را توهینی بزرگ به خود تلقی کرده و از ضرورت عذرخواهی به خاطرش سخن گفتهاند، زمزمه میکنم، تا نکتهبینان دریابند که آنان چگونه «هر فریادی را علیه خود میپندارند»؛ و تحمل این غوغاسالاران در انتقادپذیری تا کجاست!
ادامه مطلب سخنی با برادرم، حاج میثم مطیعی
بازدیدها: ۶۹۲