بررسی رأی ابن‏‌جنید درباره محدوده حجاب و پوشش شرعی زن مسلمان

بسم الله الرحمن الرحیم

ابن‌جنید اسکافی از علمای بزرگ شیعه در سده چهارم است که کتابی از او به ما نرسیده؛ اما برخی آرای وی در کتب فقهی نقل شده است. علامه حلی جمله‌ای از او دربارة پوشش زن و مرد مطرح کرده، و خودش توضیحی بر آن افزوده است که ظرفیت سوءتفاهم دارد، تاجایی‌که برخی از غیرمتخصصان چنین اظهار داشته‌اند که ابن‌جنید حد واجب پوشش زن و مرد در برابر دیگران را مساوی می‌داند!

در این مقاله با روش تحلیلی و با مراجعه به اقوال نقل‌شده از ابن‌جنید معلوم می‌شود که چنین برداشتی از کلام ابن‌جنید ناشی‌ از ناآشنایی با متون تخصصی فقهی بوده، و ابن‌جنید نه‌تنها درخصوص پوشش زن در برابر نامحرم، بلکه حتی در «پوشش زن در نماز» نیز چنین دیدگاهی ندارد؛ بلکه تنها تفاوت نظر وی با دیگران دراین‌باره، آن است که وی پوشش سر زن در نماز را مستحب می‌داند، با این شرط که نامحرمی وی را در حین نماز نبیند.

با بررسی نقل‌قو‌ل‌های سخن وی در کتب علامه حلی و دیگران معلوم می‌شود که آن عبارت ابن‌جنید که مورد سوءِتفاهم واقع شده، صرفاً ناظر به معنای واژه عورت بوده، و اگر حُکمی هم از آن مدنظرش باشد، همان حکم عمومی پوشش است که هم زن و هم مرد دربرابر همگان (یعنی حتی دربرابر هم‌جنس و محارم خویش) موظف به رعایت آن هستند و فتوای وی در این زمینه همانند فتوای عموم فقهای شیعه است که همگی حد واجب پوشش زن را در برابر محارم و افراد همجنس همانند حد واجب پوشش مرد می‌دانند.

این مقاله حدود یک سال قبل نگارش یافت ولی با توجه به روندهای طولانی نشر، اخیرا در شماره ۸۰ دوفصلنامه علمی‌ فقه و حقوق خانواده (۱۴۰۳) منتشر شده است که برای دریافت متن کامل مقاله می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

بازدیدها: ۱۱۲

نقدي بر کتاب «حجاب شرعي در عصر پيامبر ص» (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب «حجاب شرعی در عصر پیامبر» نوشته‌ای است از آقای امیر ترکاشوند که ظاهرا حوالی سال ۱۳۹۰ در فضای مجازی منتشر شد و ادعاهایی در آن مظرح گردید که کاملا خلاف واقعیت بود. در طول ۱۳ قرن گذشته و تا پیش از قرن بیستم که برخی افراد تحت تاثیر فرهنگ غرب سخنان متفاوتی مطرح کرده‌اند تمام علمای جهان اسلام، اعم از شیعه و سنی در وجوب پوشش بدن زن اتفاق نظر داشته‌اند و تنها اختلافی که بین آنها وجود داشت، در خصوص پوشاندن یا نپوشاندن «وجه و کفین و قدمین» (یعنی صورت و دو کف دست و دو کف پا) بوده است. از این رو، مساله بقدری در جهان اسلام واضح بوده که پوشش سر زنان به عنوان ضروری دین قلمداد شده است؛ یعنی مطلبی است که به عنوان یک تکلیف اسلامی مورد اذعان تمام مسلمانان بلکه غیرمسلمانان بوده است؛‌تا حدی که امروزه مهمترین نماد مسلمانی حتی از نظر غیرمسلمانان، حجاب زنان است.

اما این کتاب ادعا می‌کرد که برهنگی در زمان پیامبر ص یک پدیده بسیار عادی بوده است و طبیعی است که در چنین جامعه‌ای توصیه اسلام به پوشش فقط می‌توانست یک توصیه حداقلی باشد نه در حد پوشاندن تمام بدن غیر از وجه و کفین و قدمین. کاری که در این کتاب انجام شده شبیه این است که کسی امروزه با دوربین عکاسی به مناطق لختی‌ها در اروپا و آمریکا برود و صدها و بلکه هزاران عکس از این افراد در موقعیتهای مختلف بگیرد و همه در کتابی گرد آورد و در مقابل کسانی که تاکنون اروپا و آمریکا را از نزدیک ندیده‌اند ادعا کند که برهنه بودن در غرب یک پدیده بسیار عادی و متداول است و لباس پوشیدن یک امری است که خیلی بندرت رخ می‌دهد! تفاوت این مثال با آنچه در این کتاب رخ داده صرفا این است که چون عموم مردان صدها برابر عکسهای وی عکس و فیلم از زندگی غربیان دیده‌اند سخن وی را قبول نمی‌کنند، اما وقتی شبیه چنین کاری در خصوص منطقه حجاز در ۱۴۰۰ سال قبل انجام شود برای بسیاری از افراد غیرمتخصص باورپذیر می‌گردد. وی در ادامه کتاب خویش و بر اساس ذهنیتی که با مقدمات فوق در کتاب خویش رقم زده، سعی می‌کند با تحریف معانی کلمات قرآن چنین وانمود کند که آیات مربوط به پوشش سر و گردن و ساق پای زنان در قرآن کریم، ربطی به پوشش این اندامها ندارد و صرفا به معنای پوشش عورت است! و سپس با تقطیع سخنان برخی از فقها و تحمیل معانی نادرست بر تعابیر آنها چنین القا کند که اختلاف فقها هم فقط در محدوده ذکر شده نبوده، بلکه برخی فقها حد پوشش زن را فقط در حد عورتین می‌دانسته‌اند!

متاسفانه این کتاب به تدریج در میان افراد غیرمتخصص شیوع پیدا کرد و در میان طیف خاصی از جامعه به عنوان مدرک مهمی علیه حجاب شرعی قلمداد ‌گردید؛ و همین امر انگیزه‌ای شد که در سال ۱۳۹۲ مقاله‌ای بنویسم با عنوان «حجاب در آیات و روایات، نقدی بر کتاب حجای شرعی در عصر پیامبر» و در آن نشان دهم که وی چگونه مهمترین استدلالهای وی مبتنی بر تحریف معانی کلمات و تقطیع وقایع است؛ تا بلکه مخاطب حدیث مفصل بخواند از این مجمل. چندی بعد که کتاب مذکور گسترش بیشتری در جامعه یافت، انتشارات سدید (وابسته به بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق ع) از بنده درخواست کردند که اجازه نشر آن را به ایشان بدهم و آن را به صورت یک کتاب منتشر کردند. البته در این فاصله مجموعه ۳ جلدی‌ای با نام «حجاب‌پژوهی» به اهتمام دفتر مطالعات و تحقیقات زنان زیر نظر آقایان مجید دهقان و محمد عشایری منفرد منتشر شده است که بدون اینکه اشاره به نام کتاب مذکور داشته باشد به تفصیل تمام شبهات آن را پاسخ گفته است که به‌ویژه جلد اول آن با عنوان «پوشش زنان در زمان پیامبر» با تتبع بسیار جامعی بخوبی نشان می‌دهد که ادعای پایه کتاب مذکور چه اندازه بی‌اساس است.

در سال ۱۳۹۶ چندین موسسه از بنده درخواست مناظره با ایشان کردند؛ بنده پذیرفتم اما ایشان مرتب طفره می‌رفت تا نهایتا این مناظره در موسسه فهیم انجام شد که فایل صوتی و پاورپوینت و فیلم تصویری آن را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

با توجه به اینکه بخش‌هایی از کتاب مذکور همچنان در فضای مجازی و به صورت القای شبهاتی درباره اعتبار حجاب شرعی در حال گسترش است به دعوت موسسه نبأ قرار شد در نشستی مجازی مروری بر اهم ادعاهای کتاب و نقد آنها داشته باشم؛ که دو نشست در تاریخ ۷ و ۱۴ دیماه ۱۴۰۲ برگزار شد. در اینجا فایلهای این دو جلسه (فایل صوتی جلسه اول) و (فایل صوتی جلسه دوم) به همراه پاورپوینت جلسات بررسی حجاب شرعی در عصر پیامبر تقدیم می‌شود.

بازدیدها: ۱۴۱